1403/03/05 07:34

لطفاً آقای رئیسی را از این زاویه ببینید؛ همراه با عکس‌های منتشرنشده

این روزها، روزهای پر از اندوه و غصه ملت ایران است، روزهایی که ملت، تمام قد به احترام شهید جمهور و همراهانش ایستاد و با قطرات اشک آن‌ها را به خانه ابدی همراهی کرد. اما چرا مردم شیفته مرام آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی شدند؟ چه رازی در این دوگانه زیبای ملت ـ شهید جمهور نهفته است؟ بگذارید از زاویه دیگر زندگی آقای رئیسی را زیر ذره‌بین ببریم و ببینیم چگونه آقای رئیسی تبدیل به شهید جمهور شد. این مسأله را با رئیس مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری حجت‌الاسلام احمد صالحی در میان گذاشتیم، کسی که قریب به ۱۶ سال از دادستانی و آستان قدس رضوی تا ریاست جمهوری پا به پای شهید جمهور بوده و ایشان را شناخته است، هر چند او نیز مانند سایر همکارانش این چند روز در بهت و ناراحتی به سر می‌برد، اما مطابق سیره کاری آقای رئیسی از پیگیری دغدغه مردم غافل نبوده است. در حالی صالحی از زوایای پنهان شخصیتی شهید جمهور برایمان می‌گوید که گاهی در حین مصاحبه گریه امانش را نمی‌دهد و با هر خاطره‌ای قطرات اشک بر گونه‌هایش جاری می‌شود. اگر شما هم می‌خواهید درباره راز شهید شدن آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی بدانید، با ما همراه باشید:

آقای رئیسی معطر به عطر رضوی بود

اگر بخواهیم شهید آیت الله رئیسی را از زوایای مختلف به ترسیم و توصیف بیاوریم، قطعاً ساعت‌ها باید نشست و زندگی ایشان را برای مخصوصاً نسل جوان بیان کرد، قصور و تقصیری که در حوزه تبیین زندگی این شخصیت بزرگ داشتیم. آن هم در دورانی که جوانان و نسل نو به دنبال اسطوره اخلاقی هستند.البته حجت‌الاسلام صالحی این گونه از نخستین ویژگی آقای رئیسی می‌گوید؛ اگر کسی در این قرن و دنیای وانفسای زندگی بخواهد زیبایی‌ها و تجسم اخلاق نبوی ـ رضوی را نشان بدهد، به نظر بنده شخص آقای رئیسی مورد خطاب قرار می‌گیرد، زیرا او عطر رسول خوبی‌ها و پیامبر رحمت را داشت، سید اولاد پیغمبر (ص) دقیقاً جا پای زیبایی‌ها و مکارم پیامبر اکرم (ص) می‌گذاشت، مخلص کلام اینکه آقای رئیسی مزین به عطر رضوی بود و خادم امام رضا (ع). در ادامه صالحی از سال‌های همکاری‌اش با آقای رئیسی می‌گوید،‌ از آن دوره چهار ساله در آستان قدس و ریاست پارلمانی قوه قضاییه و او مسرور از اینکه رفیق چنین شهیدی است، می‌افزاید: با اینکه آقای رئیسی یک شخصیت مجتهد، قاضی و مدیر بود، اما دسترسی مردم به او امکان‌پذیر بود. در حالی که معمولاً کسی که قاضی هست توجهش نسبت به افراد ضعیف پایین‌تر می‌آید، چون مجتهد است دسترسی مردم به او کم‌تر می‌شود، چون مقام عالیرتبه است دیگر کسی نمی‌تواند به ساحتش نزدیک شود، اما تمام این مقامات مانع نشد که درب خانه مدیریتی او، درب اداره و اتاق کار او و جایگاه‌های مدیریتی‌اش بسته باشد و مردم نتوانند دسترسی به او داشته باشند.

۲ اخطاری که رئیسی به مدیرش داد

آقای رئیسی در آستان قدس هنگامی که در صحن‌ها تردد می‌کرد، به میان مردم می‌رفت و صدای مردم را می‌شنید، ساعتی را با آن‌ها گپ‌وگفت، صحبت، همدلی و همنوایی می‌کرد. حتی نامه‌های مردمی برای او در دولت، قوه قضاییه و آستان قدس به عنوان خط قرمز تلقی می‌شد، یعنی نمی‌شد کسی به او مراجعه کند و دست‌خالی برگردد. حجت‌الاسلام صالحی روایتگر مردمی‌بودن شهید جمهور است و با بغض ادامه می‌دهد بارها آقای رئیسی موضوعات مردمی و مطالبه‌گری مردم را به من گوشزد می‌کرد، حتی در آخرین سفر استانی مازندران، او ۲ مرتبه به من تذکر داد که «صالحی مواظب باشید نامه‌های مردم از قلم نیفتد، با تک تک افراد تماس بگیرید، توجیه کنید»، این سیاست، سیاست اقدام یا اقناع را مرتب به ما گوشزد می‌کرد.شهید آیت‌الله رئیسی همان رئیس جمهوری است که به همه مدیرانش این سیاست را به عنوان الفبای مدیریتی و حاکمیتی گوشزد و بیان می‌کرد. باید مردم را در پاسخ به درخواستی که دارند، اقناع کرد، طوری که آن‌ها قانع شوند که این درخواست آن‌ها به این خاطر امکان اجابتش نیست. این نشان‌دهنده توجهی بود که در سلوک مدیریتی او برای مردم خاص بود. بله! شهید جمهور ما شبانه‌روز برای مردم تلاش می‌کرد، در واقع روحیه‌اش تعطیل‌بردار نبود، یعنی اینگونه نبود که بگوییم چون امروز پنجشنبه، جمعه است یا امروز روز تعطیلی ملی، ایام عید نوروز و غیره، کاری صورت نگیرد.این خصلت تعطیل‌بردار نبودن خدمت او به مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری هم رسیده بود. به همین خاطر مدیریت روزهای تعطیل و مدیریت شبانه به دستور آقای رئیسی در این مرکز تقویت شد و حتی اگر همین الان مردم در ساعاتی غیر از ساعات کاری مسأله‌ای برایشان پیش بیاید، می‌توانند تماس بگیرند.

ویژگی خاص سفرهای استانی آقای رئیسی

طبق برخی آمار رئیس‌جمهور شهید هر ۱۳ روز یکبار یک سفر استانی می‌رفتند، منتها سفری بسیار متفاوت از آنچه که سایر مدیران می‌رفتند، شاهد این ادعا نیز حجت‌الاسلام صالحی است که چنین بیان می‌دارد. در سفرهای استانی به هیچ وجه آقای رئیسی سفر را به عنوان یک سفر تفریحی، سفر دورهمی یا سفر گعده‌ای نمی‌دید، فقط سفر، سفر کاری بود. حتی در استان‌های شمالی و جنوبی ( مانند شهرهای قشم و کیش) سفر پروژه‌ای و کاری بود، به هیچ وجه اینطور نبود که آقای رئیسی ۱۰ دقیقه لب ساحل بنشیند و ساحل را تماشا کند. در این سفرهای استانی، «جوان‌ها» نقطه ثقل توجه آقای رئیسی بودند. زیرا شهید جمهور معتقد بود جوان‌ها به عنوان بهترین ظرفیت برای بیان نکات ضعف یا نقاط قابل ترمیم و نگاه تحولی هستند، برای همین تصمیمات خودش را بر اساس تصمیم‌سازی و مشورت با جوانان لحاظ می‌کردند. در عین حالی که به بزرگان، نخبگان و افرادی که دارای سابقه کاری بودند،‌ توجه و تکریم می‌کرد، اما از جوانان برای کار، مدیریت و فعالیت‌های جهادی و انقلابی استفاده می‌کرد، مانند استاندار شهید استان آذربایجان، آقای مالک رحمتی. این در حالی است که میانگین سنی وزرای دولتش نسبت به دولت‌های قبل به شدت پایین بود.

ماجرای پیرمرد اخراجی از آستان قدس!

گاهی اوقات وقتی فردی از سازمان یا نهادی بازنشسته می‌شود، دیگر کسی سراغ او را نمی‌گیرد، اما در سیره آقای رئیسی این مورد دیده نشده است،‌ او به بازنشستگان توجه داشت. صالحی می‌گوید من بارها دیدم کسی که در گذشته با او همکاری می‌کرد یا در دوره‌های مختلف در کنارش بود، وقتی بازنشسته می‌شد می‌گفت با فلانی تماس بگیرید تا احوالش را بپرسیم، همچنین اگر مدتی کسی را که با او رفاقت و رفت‌وآمد داشت نمی دید، احوال پرسش می‌شد. اما بخوانید این حکایت توجه یک مدیر به زیرمجموعه‌اش؛ یک روز جمعه آقای رئیسی در تهران بود و حجت‌الاسلام صالحی در آستان قدس مشغول خدمت بود،‌ آقای رئیسی در تماس تلفنی با صالحی گفت پیرمردی از آستان قدس اخراج شده و مشکل بیمه‌ای دارد، بعد دستور داد باید همین امروز او به سرکار برگردد. صالحی هم وقتی پیگیر کار پیرمرد شد و متوجه شد در دوره‌های قبل او مورد بی‌توجهی قرار گرفته و بیمه‌اش رد نشده، برای همین آقای رئیسی به او تذکر داد نباید حق کارگری تضعیف شود.

احترام ویژه به نیروهای خدماتی

شهید جمهور در دوران مدیریتی‌اش،‌ مدیریت مالی را موظف کرده بود قبل از اینکه به مدیران، معاونان و مسؤولان مجموعه‌ها بخواهند حقوق بدهند، باید اول حقوق کارمند و کارگر را بدهند. همچنین احوال‌پرسی او از نیروهای ضعیف و خدماتی زبانزد عام‌ و خاص بود، هر جایی که می‌رفت اگر یک نیروی خدماتی برای او وسایل پذیرایی می‌آورد، تمام قد بلند می‌شد، دست به سینه می‌ایستاد، تکریم می‌کرد، احترام می‌گذاشت، اینگونه نبود که بگوییم چون مقام عالی قوه قضاییه یا تولیت آستان مقدس حضرت رضا (ع) یا رئیس دولت است، نسبت به زیر دستانش بی‌تفاوت باشد. حجت‌الاسلام صالحی می‌گوید کسانی که با آیت‌الله رئیسی کار کرده بودند، در مکتب مدیریتی و اخلاقی او، مشق خدمت را دیده بودند، آیت‌الله رئیسی نیروها را تربیت می‌کرد، خدا رحمت کند آیت‌الله بهشتی را ـ آقای رئیسی خودش را شاگرد مکتب آیت‌الله بهشتی در دستگاه قضایی می‌دانست ـ مدیرپرور بود، نیروها را قدم به قدم به سمتی که باید برساند رهنمون می‌کرد، آیت‌الله رئیسی هم چنین روحیه‌ای را داشت. او به مدیرانش اعتماد می‌کرد اما نظارت جدی نسبت به مدیرانش داشت.

واقعاً فدایی مردم بود

در اینجای گفت‌وگو، صالحی موردی را مطرح می‌کند که نشان می‌دهد در این ایثار و از خودگذشتگی آقای رئیسی، همسر و 2 دخترانش نقش ویژه‌ای داشتند و می‌گوید آقای رئیسی به خاطر دغدغه خدمت به مردم، وقت زیادی برای خانواده نمی‌گذاشت، چون واقعاً فدایی مردم بود و این را خانواده خودش هم درک کرده بودند. این را در نظر بگیرید، معمولاً هر کسی برای خانواده خودش پنجشنبه یا جمعه‌ای دارد که حضور در کنار خانواده را تجربه می‌کند یا در روزهای تعطیل به سفر می‌رود، اما تنها سفر خانوادگی آقای رئیسی در دوره‌های مدیریتی‌اش همین سفر به مشهد مقدس بود که با خانواده مشرف می‌شدند. می‌خواهم بگویم این اسطوره اخلاق که نماد مردمداری و تجسم یک مدیر انقلابی بود، مردم را همیشه بر خودش ترجیح می‌داد، شب و روزش برای مردم بود.دشمنان و معاندان داخلی و خارجی آقای رئیسی، از موضوعات مالی و اقتصادی او هیچ نکته منفی را بازگویی نکردند، به خاطر این است که او پاکی در زندگی‌اش و طهارت در استفاده از ظرفیت مدیریتش هیچ وقت به سمت فساد نرفت. کسی که در ۲ قوه کشور مسؤولیت و ریاست داشته، حتی در زندگی شخصی‌اش وقتی نگاه می‌کنیم، منزل شخصی به نام او ثبت نشده است، حتی وقتی کلیپ خانه مادر بزرگوار او در مشهد را می‌بینید، مشاهده می‌کنید مادر رئیس‌جمهور زندگی بسیار ساده‌ای دارد.

نقد از این رئیس‌جمهور زندانی ندارد!

در اینجای گفت‌وگو می‌رسیم به یک خصلت مهم «مدیریتی» که کم‌تر مدیری را می‌توان پیدا کرد که چنین خصلتی را داشته باشد، آن خصلت، «نقد پذیری» است. صالحی خود روایتگر این خصلت ویژه آقای رئیسی است و ابراز می‌دارد آیت‌الله رئیسی نقد پذیری را فرصت می‌دانست، به گونه‌ای که اگر کسی با نگاه انتقاد یا به عبارتی مخالفت با او صحبت یا مکاتبه می‌کرد، به ما می‌گفت این فرصتی برای ما است که خودمان را محک بزنیم، شاید عملکردمان نیاز به اصلاح داشته باشد. حاج آقا نقد را فرصت برای خودش می‌دانست. همچنین همه مدیران را موظف کرده بود به جای حاشیه‌های سیاسی، انتقادات رسانه‌ای و بگومگوهایی که در میان احزاب و مجموعه‌های سیاسی مطرح است، به کار خودشان بپردازند. برای همین در دولت مردمی سیزدهم نمی‌بینیم که کسی به اعتبار توهین به آیت الله رئیسی محاکمه یا دستگیر شود و حتی به زندان برود. در صورتی که در دوره‌های قبل چنین رویه‌ای را می‌دیدیم. در اینجا به بخش مهم گفت‌وگو می‌رسیم و قرار است پاسخی را دریافت کنیم که چگونه آقای رئیسی خستگی را خسته کرده بود،‌ چگونه یک فرد می‌تواند اینچنین فعالیت‌های اجرایی زیادی داشته باشد، موضوع مهمی که این روزها حتی خود ما هم از آن غافل هستیم.

خودسازی معنوی آقای رئیسی عاملی برای نشاط جسمی

حجت‌الاسلام صالحی کلید این موفقیت را توجه ویژه شهید جمهور به خودسازی معنوی می‌داند و می‌گوید طهارت روح و طهارت اخلاقی آقای رئیسی به گونه‌ای بود هر کس کنار ایشان می‌نشست، انرژی مثبت می‌گرفت، از بس این شخصیت معنوی از مسائل دنیوی دور بود، هیچ گاه از او غیبت دیده و شنیده نشد، در این ۱۶ سالی که از محضرشان تلمذ کردم، ندیدم این شخصیت اخلاق مدار نسبت به کسی بد اخلاقی کند. منتها خاطره تلخ ما از ایشان نهیبی بود که به خاطر بی‌توجهی نسبت به مردم می‌دیدیم، آنجا خط قرمز او بود. اگر کاری از مردم بر زمین مانده، پروژه‌ای برای مردم پیگیری نشده و طرحی برای مردم روی زمین مانده تندی و ناراحتی حاج آقا را می‌دیدیم. او ادامه می‌دهد؛ دائم‌الذکر بودن آقای رئیسی برای ما یک وضعیت معنوی خاصی را ترسیم می‌کرد، وقتی محضر او برای ارائه گزارش‌ها، تقدیم موضوعات یا مسائل شرفیاب می‌شدیم، ایشان به ذکر الهی مشغول بود، بارها در سفرهای استانی یا در ایام آستان قدس رضوی به جد می‌دیدم، هیچ شبی، حتی با اینکه شاید تا ساعت دو، سه نصف شب برای استراحت می‌رفت، اما قبل از اذان صبح خواب را در چشمان او ندیدم، هیچ وقت نشد قبل از اذان صبح خواب باشد. هنگام اقامه نمازشب بر پهنای صورتش اشک‌هایی جاری می‌شد که نمونه‌اش را من ندیدم و شاید نخواهم دید.

غافلگیری همسایگان نهاد ریاست جمهوری توسط آقای رئیسی

فرصت گفت‌وگو رو به پایان است. از حجت‌الاسلام صالحی می‌خواهیم از خاطرات شخصی‌اش برایمان تعریف کند و او نیز با کمی تأمل که حکایت از دگرگون شدن حالش دارد، اینچنین پاسخ می‌دهد؛ در زمان خدمتم در آستان قدس رضوی به خاطر فشار کاری بیماری بر من حادث شد، به بیماری قلب مبتلا شدم و نیاز به آنژیوگرافی داشتم.‌ خانواده‌ام در تهران بودند و خبر نداشتند، در آن زمان آیت‌الله رئیسی به عنوان تولیت آستان قدس در برنامه‌های خادمیاری استان‌ها حضور پیدا می‌کرد، حاج آقا با اینکه نصف شب از یک سفر طولانی زمینی از استان خراسان جنوبی برگشته بود، جویای احوال من شدند و وقتی فهمیده بود بستری شده‌ام،‌ با روی باز و با محبت آمد و سرم را روی قلب مبارکش گذاشت و گفتخدمت شما قطعاً مورد مرضی امام رضا (ع) است. زمانی که از نعمت سرکشی پدرم محروم بودم یا خانواده‌ هم در کنارم نبودند، حاج آقا این گونه من را مورد عنایت قرار داد.(با یادآوری این خاطره گریه‌اش قطع نمی‌شد) البته شاید این روزها همسایگان نهاد ریاست جمهوری بیش‌تر فقدان رئیس جمهور مردمی را حس کنند، زیرا در این ۲ سال اخیر حجت‌الاسلام صالحی از طرف شهید جمهور مأمور شده بود تا از همسایگان نهاد سرکشی کند، در همین نوروز گذشته قرآن کریم همراه با تقدیرنامه به آن‌ها اهدا شد. در واقع آقای رئیسی به خاطر مشکلاتی که برای همسایگانش به دلیل تجمعات، مراجعات، تشریفات و امنیت پیش آمده بود،‌ قدردان لطف و گذشت آن‌ها بود.

زمانی که حجت‌الاسلام صالحی برای سرکشی می‌رفت، همسایگان متعجب‌ می‌پرسیدند «مگر می‌شود رئیس جمهور با این همه مشغله از ما یادی کرده باشد»؟ این مصاحبه در حالی به پایان می‌رسد که بخش‌های ناگفته‌ای همچنان وجود دارد و در آینده نزدیک حجت‌الاسلام صالحی بیش‌تر برایمان خواهد گفت.